English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (525 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shift U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shifted U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shifts U تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
bolster plate U صفحه برای مهار کردن
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
rosette U اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosettes U اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
constants U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
procedure turn U دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
fall back on something/someone <idiom> U تغییر جهت برای کمک به کسی
modulates U تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulating U تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulate U تغییر موج ارسالی برای حمل داده
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
texts U امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
text U امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
DSP U مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
images U برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
image [برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
bell crank U اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
pitches U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
trapdoors U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor U روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
perspectives U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
pitch U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
He was too quick for her and jinked away every time. U او [مرد] برای او [زن] خیلی چابک بود و هربار با تغییر جهت از دست او [زن] در می رفت.
adaptive channel allocation U توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
sequence U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
manipulative deception U تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
sequences U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
tie U متصل کردن مهار کردن مهار
ties U متصل کردن مهار کردن مهار
quick out U نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
fix U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
movement U فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
format U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
changes U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
chainage U مهار
braced U مهار
spanned U مهار
span U مهار
brace U مهار
spanning U مهار
spans U مهار
anchoring U مهار
anchors U مهار
anchor U مهار
guide rope U مهار
restraint U مهار
restraints U مهار
chucking U مهار
belaying pin U مهار
guy U مهار
controlling U مهار
halters U مهار
anchorages U مهار
bearing rein U مهار
make fast U مهار
bond U مهار
unbridle U بی مهار
control U مهار
guys U مهار
frenum U مهار
anchorage U مهار
controls U مهار
halter U مهار
electrical shant U مهار برقی
mooring swivel U مدور مهار
bollard U میله مهار
prony brake U مهار پرونی
raker U تیر مهار
bollard U تیر مهار
bridles U مهار ناو
guy wire U سیم مهار
ball control U مهار توپ
bridles U زنجیر مهار
bridling U مهار ناو
bollards U میله مهار
span wire U سیم مهار
bridled U زنجیر مهار
bridled U مهار ناو
mooring pendant U سیم مهار
mooring line U سیم مهار
stayband U حلقه مهار
clamping U مهار کردن
holdfast U مهار گیر
drogue U مهار چتری
chucking U مهار کردن
arresting sheave U پل مهار هواپیما
mooring buoy U بویه مهار
clamp U مهار کردن
mooring ring U حلقه مهار
tractable U سست مهار
bridle U زنجیر مهار
foot trap U مهار توپ با کف پا
angle-tie U مهار گوشه
bridle U مهار ناو
angle-tie U مهار قطری
wiring harness U مهار سیم
sag rod U مهار عرضی
mooring rope U طناب مهار
clamps U مهار کردن
tie rod U میل مهار
clamped U مهار کردن
uncontrolled U مهار نشده
controlled U مهار شده
knee brace U مهار زانوئی
topping lift U مهار بالایی
stayed U تکیه مهار
stay U تکیه مهار
chuck U مهار کردن
knee-brace U مهار زانویی
tawie U سست مهار
anchor rod U میل مهار
anchor pole U دیرک مهار
martingale U مهار جلو
restrained U مهار شده
bridling U زنجیر مهار
gripping jaw U فک مهار کننده
daedman U مهار وزنی
cross brace U مهار عرضی
chucked U مهار کردن
sagrod U مهار عرضی
chucks U مهار کردن
restraining forces U نیروهای مهار کننده
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
restrain U نگهداشتن مهار کردن
restraining U نگهداشتن مهار کردن
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
mooring line U طناب مهار مین
restrains U نگهداشتن مهار کردن
leg trap U مهار توپ با ساق پا
clamping fixture U گیره مهار کننده
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
chucking automatic U مهار کردن خودکار
clamps U مهار گیره عقربک
clamping U مهار گیره عقربک
mooring swivel U خودگر مهار مین
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
moorage U محل مهار کشتی
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
anchored filament U افروزه مهار شده
escalating U از مهار خارج شدن
escalates U از مهار خارج شدن
forward bow spring U طناب مهار کشتی
barricading U مهار هواپیما سد جاده
barricades U مهار هواپیما سد جاده
barricaded U مهار هواپیما سد جاده
barricade U مهار هواپیما سد جاده
clamped U مهار گیره عقربک
clamp U مهار گیره عقربک
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
escalated U از مهار خارج شدن
escalate U از مهار خارج شدن
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
arresting net stanchion U قلاب تور مهار هواپیما
clamping jaw U فکهای مهار کننده گیره
afterbow U طناب مهار سینه ناو
dragging-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
dragon-piece U [مهار تیر شیروانی نبش]
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
arresting sheave U ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
equitation U هنر سواری و مهار اسب
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com